چین تهدیدی وجودی برای ایالات متحده ایجاد نمی‌کند
به گزارش مرکز تحقیقات چین، بر طبق سخنرانی پمپئو : ایالات متحده درحال حاضر درگیر رقابت راهبردی قدرت بزرگ با چین است که بر سایر تهدیدها و نگرانی‌های خارجی (یا حتی داخلی) این کشور سایه افکنده است. چین، تحت رهبری شی جین پینگ از قدرت اقتصادی و نظامی خود برای ارعاب رقبا در مورد مسئله اختلافات ارضی و مجازات کشورهایی استفاده کرده است که بیانیه صادر می‌کنند یا از نظر پکن اقدامات تهدیدکننده و توهین‌آمیز انجام می‌دهند.
چین به هک کردن گسترده تجارت، سرقت فناوری‌ها، اِعمال سیاست‌های خشن و سرکوب‌گرانه در تبت و شین جیانگ، و سرکوب آزادی‌های دموکراتیک در هنگ کنگ مشغول است. چنین رفتار مشکل‌افرینی مستلزم واکنش قوی و منسجم از جانب ایالات متحده و سایر کشورهاست. اما کارآمدی آن به ارزیابی دقیق از تأثیر آینده چین بر ایالات متحده و جهان وابسته است
چین به‌عنوان یک قدرت نظامی، توانایی نابودی ایالات متحده را بدون نابودی خود ندارد. قابلیت‌های هسته‌ای این کشور کمتر از آمریکاست، و ارتش کلاسیک آن، درحالی‌که در منطقه خود قدرتمند است، دچار کسری بودجه بیشتری نسبت به ارتش آمریکاست. برخی استدلال می‌کنند که چین از نظر نظامی قادر است ایالات متحده را، از طریق توقف دسترسی هوایی و دریایی آمریکا و درنتیجه حمایت از متحدانش، از قاره آسیا بیرون براند. اما نشانه‌‌ای مبنی بر این‌که واشنگتن درحال از دست دادن اراده یا قابلیت خود برای ایفای نقش یک بازیگر بزرگ نظامی در منطقه و عدم رابطه نزدیک با متحدان آسیایی بزرگ است، وجود ندارد.
غیر قابل تصور است که چین بتواند به چنین سطحی از برتری نسبت به آمریکا دست یابد. آمریکا دارای منابع فراوان انرژی، انسانی، فناوری، بازار داخلی بزرگ و پویا، میزان گسترده انباشت ثروت و بازارهای سرمایه و ذخایر ارز جهانی است. چین دارای محدودیت‌های ساختاری و سیاسی همچون زمین‌های زراعی نامطلوب، جامعه به سرعت روبه پیری، اتکای شدید به واردات انرژی، و کنترل ایدوئولوژیکی و دولتی جانکاه در سراسر کشور قرار دارد.
این کشور قاطعانه از اهرم فشار اقتصادی (همچون دسترسی به بازار) استفاده میکند تا به‌منظور حمایت از سیاست‌هایش یا توقف آنچه رفتار غیر قابل پذیرش می‌خواند.
پکن به صدور نظام سیاسی خود علاقه‌ای ندارد. در ضمن، هیچ شواهدی دال بر این‌که نشان دهد چین واقعا مشغول اجبار یا ترغیب کشورها به پیروی از تجربه خود است وجود ندارد، بلکه آن‌ها می‌خواهند کشورهای درحال توسعه این کشور را مطالعه کرده و از رویکرد چین تقلید کنند چراکه انجام این کار به نظام سیاسی چین هم در سطح جهانی و مهم تر از آن در نزد مخاطبان داخلی چین، کمک خواهد کرد.
چالش‌ها، تهدیدات و فرصت‌هایی که چین برای ایالات متحده و سیاست‌های آن ایجاد میکند:
1-تهدید وجودی یعنی تهدید بقای کشور و علاقمندی به نابودی مردم آمریکاست. فهم نامتعارف‌تر از این اصطلاح نابودی کامل یا پایان دادن به رفاه و آزادی ایالات متحده از طریق اعمال انواع فشارهاست، که درنتیجه آن بنیان سبک زندگی آمریکا تغییر کند.
2-قابلیت‌های هسته‌ای این کشور کمتر از آمریکاست، و ارتش کلاسیک آن، درحالی‌که در منطقه خود قدرتمند است، دچار کسری بودجه بیشتری نسبت به ارتش آمریکاست. نشانه‌‌ای نیز مبنی بر این‌که واشنگتن درحال از دست دادن اراده یا قابلیت خود برای ایفای نقش یک بازیگر بزرگ نظامی در منطقه و عدم رابطه نزدیک با متحدان آسیایی بزرگ است، وجود ندارد.
3-تهدیدات غیر کلاسیک شامل دو جنبه اقتصادی و فناورانه، و در حوزه ایده‌ها و عملیات‌های نفوذ در ایالات متحده و سایر کشورهای غربی، از جمله صدور موسوم به "مدل" چینی حاکمیت اقتدارگرایی به سایر کشورهای جهان، هستند.
4- مبنای نفوذ چین و برتری مطلق جهانی این کشور در روابط تجاری و سرمایه‌گذاری و بر زنجیره‌های عرضه ایالات متحده و سایر کشورها و تمام فناوری‌های مهم و موثری در قابلیت‌های نظامی آینده است.
5-چین قاطعانه از اهرم فشار اقتصادی استفاده میکند تا به‌منظور حمایت از سیاست‌هایش یا توقف آنچه رفتار غیر قابل پذیرش می‌خواند بر شرکت‌ها و دولت‌های خارجی فشار وارد کند، اما با توجه به حوزه محدود قدرت اقتصادی چین، این مورد تهدید وجودی نیست.
6 -شرکت‌های فناوری چینی قطعا در حوزه‌های کلیدی، از جمله 5G، در سطح استانداردی قرار دارند، اما حوزه فناوری در سطح جهان کاملا رقابتی است و شرکت‌های آمریکایی، اروپایی و آسیایی سهم‌های بزرگی از استانداردها و حق ثبت اختراع استاندارد دارند. احتمال این‌که شرکت‌های چینی بتوانند بر این روند سیطره پیدا کنند کم است.
-7تهدیدهای ایدئولوژیکی و هنجاری نیز شامل بسیاری از مولفه‌ها، از جمله تغییر احتمالی نظم لیبرال جهانی از سوی پکن، عملیات‌های نفوذ چین در جامعه آمریکا، صدور ارزش‌های سیاسی چین و رویکرد اقتصاد دولتی، فروش فناوری‌های نظارتی و سایر اقلام است که خیزش یا تقویت دولت‌های اقتدارگرا را تسهیل میکند.
-8 بانک‌های چینی علاقه‌ای به تمدید وام‌های وصول‌نشده نشان نمی‌دهند به علاوه، چین در اعطای وام و فروش تجهیزات نظارتی، هیچ فرقی بین کشورهای دموکراتیک و غیر دموکراتیک قائل نیست.
9-چالش چین برای نظم لیبرال بین‌الملل اغراق‌آمیز است. در وهله اول، قابل بحث است که آیا در واقع یک نظم جهانی منسجم منحصربه فردی وجود دارد یا نه؟
10-درنهایت، چالش پیش‌روی ایالات متحده، نحوه جلوگیری از تهدیدات وجودی از جانب چین نیست بلکه توسعه یک فهم جامع از چالش‌ها، تهدیدات و فرصت‌هایی است که چین برای ایالات متحده و سیاست‌های آن ایجاد میکند.
سروش
نظر شما :