گزارش اختصاصی مرکز تحقیقات چین

جشن نیمه پاییزی

گردآورنده: فرنوش سمیع
۲۰ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۲:۴۳ کد : ۱۹۱۱۱ اخبار و رویدادها فرهنگی
جشن نیمه پاییزی

پانزدهمین روز از هشتمین ماه تقویم کشاورزی ، "جشن نیمه پاییزی" یا "جشن مهرگان" نام دارد.
این جشن همراه با عید بهار و عید قایق اژدها ، سه عید سنتی بزرگ چین با تاریخ دیرینه و ویژگیهای ملیتی آنان محسوب می شود. در جشن مهرگان ، اعضای خانواده در کنار هم گرد آمده و کیک ماه(月饼 نوعی خوراک مخصوص جشن ) و میوه صرف می کنند و به تماشای هلال کامل ماه می پردازند و از آن لذت می برند . سرچشمه این جشن مربوط به یک افسانه ای قدیمی است که آن را برایتان نقل می کنیم :
در زمانهای بسیار دور ، الهه ماه، چانگ عه(嫦娥) و همسرش، هو یی (后羿) در آسمان زندگی می کردند . هو یی مردی شجاع و قوی بود و در تیراندازی مهارت بسیاری داشت و تمام تیرهای او همیشه به هدف اصابت می کرد .
در آن زمان ، حیوانات وحشی و درنده زیادی وجود داشتند که به مردم آسیب می رساندند خدای آسمانها با توجه به این وضع ، هویی را برای از بین بردن حیوانات وحشی به زمین فرستاد ، هو یی بر اساس دستور امپراتور آسمان همراه همسر زیبایش چانگ عه به جهان انسانها آمد از آنجا که هوای بسیار شجاع بود ، چندی نگذشت که بسیاری حیوانات وحشی و درنده را از بین برد نزدیک بود که وظیفه خود را به پایان برساند که ناگهان اتفاقی رخ داد .
در آسمان همزمان ده خورشید پدیدار شد . این ده آفتاب ، پسران خدای آسمان بودند . با ظاهر شدن آنها ، درجه حرارت زمین ناگهان بالا رفت و جنگل ها و محصولات کشاورزی آتش گرفتند ، رودخانه ها خشک شدند و اجساد مردگان در همه جا دیده شد . هویی با دیدن این وضع بسیار غمگین شد و ده خورشید را نصیحت کرد و از آنها خواست به نوبت در آسمان ظاهر شوند . اما خورشیدهای خودبین و متکبر به تصحبت هو یی توجهی نکردند و به زمین نزدیک تر شدند تا جایی که سطح زمین آتش گرفت. هو یی که متوجه شده بود ، نصیحت او هیچ فایده ای ندارد تیر و کمان خود را برداشت و به سمت خورشیدها تیراندازی کرد . در این میان به خورشید هدف قرار گرفتند و آخرین خورشید نیز به گناه خود اعتراف کرد . از این رو هو یی او را بخشید شجاعت و جسارت هو یی باعث نجات مردم شد.
اما خدای آسمان به خاطر کشته شدن پسرانش از دست هوای بسیار عصبانی شد و با بازگشت او و همسرش به آسمان مخالفت کرد . پس هو یی تصمیم گرفت در جهان انسانها بماند و کارهای بیشتری برای مردم انجام دهد اما چانگ عه همسر هو یی به تدریج نسبت به زندگی سخت در جهان انسان ها بی علاقه و بیزار شد و همسرش را به دلیل کشتن پسران خدای آسمان نکوهش کرد . در این میان ، هو یی متوجه شد که رب النوعی که در کوه کوئن لوئن (昆仑山) زندگی می کند ، دارویی دارد که با خوردن آن می توان به آسمان پرواز کرد . بدین سبب هوای کوهها و رودخانه ها را پشت سر گذاشت و با زحمت خود را به کوه کوئن لوئن رساند اما داروی رب النوع برای دو نفر کافی نبود . هو یی نمی خواست همسر زیبای خود را رها کند و به تنهایی به آسمان برگردد . به هر صورت هو یی دارو را به خانه برد و در جایی پنهان کرد ، ولی یک روز که هو یی به شکار رفته بود ، چانگ عه دارو را پیدا کرد . با وجود آن که چانگ عه به بسیار عاشق شوهرش بود ، اما او نمی توانست زندگی در آسمان را به فراموشی بسپارد .
عاقبت در ۱۵ ماه هشتم به تقویم کشاورزی که ماه کامل و آسمان روشن بود ، چانگ عه با استفاده از یک فرصت ، مخفیانه دارو را خورد و با خوردن دارو ، جان به احساس سبکی کرد و آهسته آهسته در آسمان شناور شد . سرانجام چانگ عه به ماه رسید و در کاخ گوئن هن زندگی خود را آغاز کرد.
چند ساعت بعد ، هو یی به خانه برگشت و چون فهمید همسرش او را ترک کرده است ، بسیار غمگین شد . او پس از آن ، همیشه احساس تنهایی می کرد و تنها همدمش یک خرگوش و یک مرد سالخورده هیزم شکن بودند .
او روزها را غمگین در خانه می ماند ، اما در پانزدهم ماه هشتم هر سال که ماه بسیار روشن و زیبا بود ؛ به بالای کوه می رفت و به همسر زیبایش نگاه می کرد.

براساس کتاب اسرار تمدن چین اثر بهنام محمد پناه

تهیه و تنظیم: فرنوش سمیع

کلید واژه ها: فرنوش سمیع جشن نیمه پاییز فرهنگ چین فرهنگ


نظر شما :